سرمایهگذاری در سهام، به معنای سرمایهگذاری در سهام سرمایه سایر شرکتهای سهامی است. شرکتها باید به جای پیروی کورکورانه از رهنمودها، از قضاوت خود استفاده کنند.
مقدمه
همانطور که در مقاله قبلی، با حسابداری سرمایهگذاری و دریافت سود سهام آشنا شدیم، حال نیاز است تا نگاهی بیشتر به سرمایهگذاری در سهام بپردازیم. همراه ما باشید.
سرمایهگذاری در سهام به چه معناست؟
سرمایهگذاری در سهام، به معنای سرمایهگذاری در سهام سرمایه سایر شرکتهای سهامی است. وقتی که یک شرکت، سهام (و یا اوراق مشارکت) چندین شرکت مختلف را نگهداری میکند، این گروه اوراق بهادار به عنوان پورتفوی سرمایهگذاری (سبد سرمایهگذاری) شناخته میشود. حسابداری سرمایهگذاری در سهام عادی سایر شرکتها، به میزان نفوذ سرمایهگذار بر امور مالی و عملیاتی شرکت منتشر کننده سهام (سرمایهپذیر) بستگی دارد.
شرکتها باید به جای پیروی کورکورانه از رهنمودها، از قضاوت خود استفاده کنند. در ادامه نحوه حسابداری هر یک از گروههای بالا تشریح خواهد شد.
نگهداری کمتر از 20 درصد
در حسابداری سرمایهگذاری در در کمتر از 20% سهام سایر شرکتها، از روش بهای تمام شده استفاده میشود. بر اساس روش بهای تمام شده، شرکتها سرمایهگذاری را به بهای تمام شده ثبت میکنند و درآمد تنها هنگامی شناسایی میشود که سود نقدی سرمایهگذاری دریافت میشود.
بخوانید: لاندا با افزوده شدن محاسبه بهای تمام شده کالای فروش رفته به صورت اتوماتیک، آپدیت شد.
ثبت تحصیل سرمایهگذاری در سهام
در زمان تحصیل سرمایهگذاری، از اصل به بهای تمام شده استفاده میشود. بهای تمام شده سرمایهگذاری شامل تمامی مخارج ضروری برای تحصیل این سرمایهگذاری، نظیر قیمت پرداختی به علاوه هرگونه حقالزحمه (کمیسیون) کارگزار است.
برای مثال فرض کنید، در 1 مهر 1390، شرکت سهامی ساعدی، 1,000 سهم (10% مالکیت) از سهام عادی شرکت میلانی را تحصیل میکند. ساعدی 40 ریال برای هر سهم و 500 ریال هزینه کارمزد پرداخت میکند. ثبت خرید به صورت زیر است:
ثبت سود سهام
در طول زمانی که شرکت ساعدی مالک سهام است، این مالکیت باعث میشود برای هرگونه سود سهام دریافت شده، آرتیکلهایی در دفتر روزنامه ثبت میشود. اگر شرکت ساعدی در 29 اسفند، 2 ریال سود سهام برای هر سهم دریافت کند، ثبت آن به صورت زیر است:
شرکت ساعدی درآمد سود سهام را تحت سایر درآمدها و سودهای غیرعملیاتی در صورت سود و زیان، گزارش میکند. مشابه تضمین شده سفته دریافتنی و اوراق مشارکت، سود نقدی سهام انباشته نمیشود. بنابراین، شرکتها ثبتهای اطلاحی برای انباشت سود سهام انجام نمیدهند.
نگهداری بین 20 درصد و 50 درصد
وقتیکه یک شرکت سرمایهگذار مالک تنها بخش کمی از سهام سایر شرکتها است، سرمایهگذار نمیتواند بر سرمایهپذیر نفوذ یا کنترل داشته باشد. اما وقتیکه یک سرمایهگذار، مالک بین 20% و 50% از سهام عادی یک شرکت سهامی است، فرض میشود که سرمایهگذار نفوذ با اهمیتی بر فعالیتهای مالی و عملیاتی سرمایهپذیر دارد. در این هنگام سرمایهپذیر را واحد تجاری (شرکت) وابسته مینامند.
سرمایهگذار احتمالا یک نماینده در هیئت مدیره سرمایهپذیر دارد و به خاطر آن نماینده، ممکن است بر سرمایهپذیر نفوذ داشته باشد. شرکت سرمایهپذیر در برخی موارد به بخشی از شرکت سرمایهگذار تبدیل میشود.
هنگامی که سرمایه گذار مالک 20 تا 50 درصد سهام سرمایه پذیر است در حسابداری این سرمایهگذاری از روش ارزش ویژه استفاده میکند. بر اساس روش ارزش ویژه، سرمایهگذار سهم خود را از سود خالص سرمایهگذار، هنگامی ثبت میکند که سود شرکت سرمایه پذیر تحقق پیدا کرده باشد.
بر اساس روش ارزش ویژه، شرکت سرمایهگذار ثبت اولیه سرمایهگذاری در سهام عادی را به بهای تمام شده ثبت میکند. بعد از آن، تعدیلات سالانه حساب سرمایهگذاری به نحوی صورت میگیرد که حساب این حساب، تغییرات ارزش ویژه سرمایهپذیر را نشان دهد. هر سال، سرمایهگذار:
الف) بابت سهم خود از سود خالص سرمایهپذیر حساب سرمایهگذاری را با بدهکار کردن آن و حساب درآمد را با بستانکار کردن آن افزایش میدهد،
ب) همچنین، بابت مبالغ سود سهام دریافتی حساب سرمایهگذاری را کاهش میدهد (بستانکار میکند). حساب سرمایهگذاری با دریافت سود نقدی کاهش پیدا میکند، زیرا پرداخت سود نقدی، خالص داراییهای سرمایهپذیر را کاهش میدهد. ثبت تحصیل سرمایهگذاریهای سهام فرض کنید، شرکت میلاد در 1 فروردین 1390، 30 درصد سهام کواکبی را به مبلغ 120,000 ریال تحصیل میکند. این مبادله را بصورت زیر ثبت میشود:
ثبت درآمد و سود سهام
برای 1390، شرکت کواکبی 100,000 ریال سود خالص گزارش میکند. 40,000 ریال سود سهام نقدی اعلام و پرداخت میشود. شرکت میلاد،
1) 30,000 ریال (%30 × 100,000) سهم از سود شرکت کواکبی
2) 12,000 ریال (30% × 40,000) کاهش در حساب سرمایهگذاری برای سود نقدی دریافتی را ثبت میکند. آرتیکلها به صورت زیر است:
مالکیت بیش از 50 درصد
شرکتی که مالک بیش از 50% سهام عادی شرکت دیگر است، به عنوان واحد تجاری (شرکت) اصلی شناخته میشود. شرکتی که بیش از 50% سهام عادی آن به شرکت دیگر (شرکت اصلی) تعلق دارد، واحد تجاری (شرکت) فرعی نامیده میشود.
به دلیل درصد مالکیت سهام آن، شرکت اصلی بر شرکت فرعی کنترل دارد. وقتیکه یک شرکت مالک بیش از 50% سهام عادی شرکتی دیگر است، معمولا، صورتهای مالی تلفیقی را تهیه میکند. ترازنامه تلفیقی، کل داراییها و بدهیهای کنترل شده به وسیلهی شرکت اصلی و فرعی را نشان میدهد.
صورت سود و زیان تلفیقی نیز، کل درآمدها و هزینههای شرکت اصلی و فرعی را ارائه میکند. توجه کنید که شرکتها علاوه بر صورتهای مالی شرکت اصلی، صورتهای مالی تلفیقی را برای شرکتهای اصلی و فرعی خاص، تهیه میکنند.
برای مثال، هنگامی که تهامی، مالک 100 درصد سهام شرکت پرستویی است باید صورتهای مالی تلفیقی را تهیه کند. بر این اساس شرکت تهامی، تکتک داراییها و بدهیهای شرکت پرستویی را با تکتک داراییها و بدهیهای خود تلفیق میکند. برای مثال دارایی های ثابت مشهود و حسابهای دریافتنی تهامی، به داراییهای ثابت مشهود و حسابهای دریافتنی پرستویی اضافه شود و الیآخر.
صورتهای مالی تلفیقی برای سهامداران، اعضای هیئت مدیره و مدیران شرکت اصلی سودمند است. این صورتهای مالی اندازه و حوزه عملیات شرکتهای تحت کنترل مشترک را نشان میدهد.